پژمان جمشیدی؛ ستارهای که در فوتبال خاموش شد و در سینما درخشید
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۷۶۰۷۷
نگاهی به زندگی ورزشی و هنری پژمان جمشیدی، فوتبالیست، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر که پس از عدم موفقیتش در فوتبال وارد مسیر تازهای شد و ضمن بی توجهی به نظر مخالفانش توانست در این عرصه باقی بماند و به طور حرفهای آن را دنبال کند.
به گزارش جنوب نیوز به نقل از عصر ایران؛ مهسا بهادری در خبرآنلاین نوشت: سال ۱۳۷۱بود که یک نوجوان ۱۵ ساله وارد یک تیم متمول فوتبالی به نام کشاورزی تهران شد و از همانجا سرنوشت فوتبالیاش رقم خورد، جمشیدی که در همان دوران و در ۶۵ بازی توانسته بود ۷ گل را به ثمر برساند، کم کم در حال تبدیل شدن به یک ستاره بود، او در هجده سالگی وارد تیم سایپا شد و در ۲۱ سالگی یک قرارداد سرنوشتساز با پرسپولیس بست و در همان دوران با ثبت یک گل ملی تبدیل به یک چهره دوستداشتنی و جوان در دنیای فوتبال شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته او پیشتر از آن گلِ ملی هم میتوانست محبوبتر و مشهورتر شود اما بخت یارش نبود. بازی پرسپولیس و سپاهان یک_یک مساوی بود و هر دو تیم در تلاش برای برنده شدن بودند، که ناگهان یک دفاع راست دست به حمله میزند و گل پیروزی را به ثمر میرساند، اما درست در همان زمان برق شبکه سه سیما میرود و جمشیدی میماند با یک گل ثبت شده و دیده نشده.
از همان اتفاق بود که معلوم شد سرنوشت جمشیدی با تلویزیون گره خورده است. افول فوتبالی و شروع درخشش با گذشت ۹ سال، پژمان جمشیدی با بازی در ۱۷ فیلم سینمایی، ۱۷ تئاتر، ۸ سریال تلویزیونی و یک برنامه اینترنتی، تبدیل به یکی از پرکارترین بازیگران یک دهه گذشته است
پس از جدایی جمشیدی از پرسپولیس او به پاس، استیلآذین، فولاد و ابومسلم پیوست اما با انجام ۹۲ بازی و به ثمر نرساندن حتی یک گل کم کم از نگاه فوتبالیها دور شد و در این میان تغییری که هر سال در انتخاب تیمهایش انجام میداد، روز به روز کار را برایش سختتر میکرد.
پژمان جمشیدی که دیگر آن نیروی جوانی را نداشت، در ۳۳سالگی آخرین بازی خود در فوتبال را انجام داد و دقیقا همانجایی که همه فکر میکردند چراغ شهرت جمشیدی رو به خاموشی است، جمشیدی یک دوره شهرت را با ورود به یک حرفه جدید را آغاز کرد. دورهای که با گذشت ۹سال و بازی در ۱۷ فیلم سینمایی، ۱۷ تئاتر، ۸ سریال تلویزیونی و یک برنامه اینترنتی، او را تبدیل به یکی از پرکارترین بازیگران یک دهه گذشته کرد. ورود به تلویزیون «پژمان»، سریالی بود که نه تنها پرسپولیسیها آن را دوست داشتند، بلکه استقلالیها نیز بهخاطر حضور سام درخشانی از آن استقبال کردند
جمشیدی که در فوتبال، یک شروع درخشان اما یک پایان کم نور داشت، تصمیم گرفته بود وارد عرصه دیگری شود تا بتواند مهارتهایش را محک بزند. شاید سینما و تلویزیون بزرگترین سکوی پرتاب برای یک بازیکن فوتبال بود، البته همانقدر که عرصه تصویر میتوانست برای او یک سکوی پرتاب باشد، میتوانست یک نقطه سقوط هم باشد، در این میان جمشیدی تصمیم گرفت تا یک ریسک بزرگ را انجام دهد، ریسکی که حالا به نظر میآید درست بوده است.
او به واسطه علاقهای که به تئاتر و تصویر داشت اولین بار در سال ۹۰ به صورت مهمان در یک قسمت از سریال «ساختمان پزشکان» حضور پیدا کرد و آنجا نشان داد که هم به بازیگری علاقه دارد و هم استعداد. البته دوستیاش با برادران قاسمخانی یا شاید پرسپولیسیبودن برادران قاسمخانی، مسیر را برای ورود جمشیدی به سریال«پژمان» باز کرد. صداوسیما دنبال یک بازیکن فوتبال حرفهای بود که نقش پژمان را بازی کند و همان موقع برادران قاسمخانی که از علاقه و استعداد جمشیدی خبر داشتند، او را پیشنهاد دادند و پژمان جمشیدی برای اولین بار، در نقش اول یک سریال، راوی زندگی خودش شد.
سریالی که نه تنها پرسپولیسیها آن را دوست داشتند، بلکه استقلالیها نیز بخاطر حضور سام درخشانی از آن استقبال کردند.
پس از همبازی شدن جمشیدی و درخشانی در ۶اثر، حالا همه این دو نفر را به عنوان یکی از جذابترین زوجهای هنر سینما میدانند حتی خود جمشیدی هم باور دارد، که با زوج هنریاش میتواند مانند لورل و هاردی باشد. البته مهراب قاسمخانی یکبار در یک پست اینستاگرامی نوشت: «خیلیها دوست دارند بدانند واقعا شخصیت و رابطه پژمان با سام در دنیای واقعی اینگونه است یا نه. که باید بگویم ده برابر بدتر و اعصاب خورد کن تر از اینی هست که میبینید و شخصیت واقعیشون برای فیلم کمی تعدیل میشه که هم تماشاچی باور کنه و هم قابل پخش در سینمای ایران باشد.» از شوخی تا واقعیت! بعد از «پژمان» دیگر همه چیز شوخیشوخی، داشت جدی میشد. جمشیدی در سریال «پژمان»، نقش خودش را بازی کرده بود، فوتبالیست از دور خارجشدهای که تلاش میکند همچنان روی بورس بماند. اما شوخیهای آشنا از جنس فوتبالیها، کریخوانیها بهویژه با خسرو حیدری و بهوسطکشیدن پای دیگر بازیکنان فوتبالی به آن سریال، جمشیدی را محبوب کرد. خیلیها بعد از سریال«پژمان» جمشیدی را شناختند و به او به چشم یک بازیگر نگاه کردند، اما پذیرش این ماجرا برای خیلیها بسیار دشوار بود و عدهای در تلاش بودند تا او را در این زمینه نادیده بگیرند تا پای یک فوتبالیست به عرصه هنر باز نشود. اما فوتبالیها از کارش تعریف و او را دلگرم کردند تا به مسیرش ادامه دهد. از علاقه تا حرفهای شدن جمشیدی که به خاطر علاقهاش به تئاتر، وارد عرصه بازیگری شده بود دلش میخواست همه چیز را اصولی یاد بگیرد، به همین دلیل تصمیم گرفت تا پس از شهرتش در «پژمان» به تئاتر هم یک ادای دینی کند، ادای دینی که با تئاتر «بادی که تو را خشک کرد مرا برد» کارِ علی نرگسنژاد شروع شد و با بازی در نمایشیهایی به کارگردانی حسین پارسایی، تینو صالحی، خسرو احمدی، داوود بنی اردلان، علی احمدی و … ادامه پیدا کرد و اخیرا هم با تئاتر «فرانکنشتاین» به پایان رسید، اما به گفته خودش این ادای دین همچنان ادامه خواهد داشت. ۴ سال تهمت، ۴ سال فشار، ۴ سال صبر تا موفقیت پس از دو سریال و یک تئاتر نوبت به آن رسیده بود تا جمشیدی جدیتر به حرفه جدیدش توجه کند، با خودش عهد بست از انتقادها پلی بسازد برای رسیدن به موفقیت و همین هم عاملی شد تا از تلویزیون و تئاتر به سینما وارد شود. برای همین جدیتر به پیشنهادهای سینماییاش فکر کرد. پیشنهادهایی که بخش اعظمی از آن حال و هوای طنز داشت. از «آتش بس۲»، «۵۰ کیلو آلبالو»،«تگزاس»، «خوب، بد، جلف» و «ماهمه با هم هستیم» گرفته تا «تگزاس۲» و «خوب، بد، جلف۲» اما آن فیلمهایی که حال و هوای جدی هم داشت، بسیار مورد استقبال قرار گرفت؛ یکی از همین فیلمها، «سو تفاهم» با کارگردانی احمدرضا معتمدی بود، که باعث شد جمشیدی به عنوان نامزد سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد معرفی شود.
درست زمانی که نام پژمان جمشیدی به عنوان نامزد دریافت سیمرغ معرفی شد، خنده اصحاب رسانه، باعث شد تا دل این بازیگر بشکند. انگار آنها هم نمیخواستند بپذیرند فوتبالیستی که سالها دنبال توپ دویده است، حالا چشم به سیمرغی بدوزد که باید به اهلش برسد! خودش، اما در اینستاگرام نوشت: «۴ سال فحش، ۴ سال تهمت، ۴ سال فشار، ۴ سال صبر، ۴ سال تلاش و حالا من کاندیدای بهترین بازیگر سینمای ایران؛ چقدر جای مادرم خالی است، آفریدگار را شکر. تبریک به همه کاندیداها، افتخار میکنم به حضور در کنارشان».
البته او تبریکهایی هم از جانب اهالی سینما مانند، پرویز پرستویی، نوید محمدزاده، امیر آقایی و حتی علی پروین دریافت کرد که خط بطلان پر رنگی روی آن تمسخرها کشید. از محبوبیت تا بازگشت به شهرت جمشیدی که اولین کار حرفهای خود را با سریال تلویزیونی «پژمان» آغاز کرد، این سالها بیشتر در گیر سینما و تئاتر بود و این میان هم در دو فصل سریال«دیوار به دیوار» بازی کرد و هربار هم خوش درخشید ، حالا با «زیرخاکی» جلیل سامان بازگشته تا در کنار ژاله صامتی، گوهر خیر اندیش و هادی حجازیفر یکی از چهرههای اصلی و موثر سریال باشد که این بار با گریم و کاراکتری متفاوتتر از چیزی که میشد از پژمان جمشیدی انتظار داشت مخاطبان را به خود جذب کند و بتواند با ۱۱.۴۲درصد آرا بعد از روزبه حصاری با ۸۵.۱۲درصد، جایگاه دومین بازیگر محبوب سریالهای رمضانی را به خود اختصاص دهد.آن هم درست در روزهایی که صدا و سیما در جذب مخاطب، آنچنان خوب عمل نکرده است، جمشیدی دوباره به تلویزیون بازگشت تا یک سر و سامان درست حسابی به وضعیت مخاطبان سیما بدهد و «زیر خاکی» را پر بینندهترین سریال صدا و سیما کند و شهرت و محبوبیت خودش را بیش از پیش کند.
چندی پیش، عادل فردوسیپور تصمیم گرفت تا یک ویژه برنامه فوتبالی اینترنتی با نام «ال کلاسیکو» بسازد که از VODها و درفضای مجازی پخش شد و جمشیدی مجری آن بود. جمشیدی که سالیان سال آن طرف میز نشسته بود و به سوالات اصحاب رسانه پاسخ میداد، در این ویژه برنامه، جایگاهش تغییر کرد و توانست به خوبی در نقش یک پرسشگر ظاهر شود روبه رو شدن فردوسیپور و جمشیدی پس از سالها چندی پیش عادل فردوسیپور تصمیم گرفت تا یک ویژه برنامه فوتبالی اینترنتی با نام «کلاسیکو» بسازد، این برنامه از VODها و فضاهای مجازی پخش شد که جمشیدی هم مجری آن بود. جمشیدی که سالیان سال آن طرف میز نشسته بود و به سوالات اصحاب رسانه پاسخ میداد، در این ویژه برنامه جایگاهش تغییر کرده بود و میتوانست در نقش یک پرسشگر ظاهر شود. انرژی پایین پژمان در این برنامه باعث شد تا به اعتقاد اغلب مخاطبان او در این نقش جدید آن پژمان همیشگی نباشد و حداقل در اولین تجربه نتواند به خوبی از پس اجرای یک برنامه بربیاید.
پژمان جمشیدی اما در هر نقش و جایگاهی که قرار گرفته سعی کرده حاشیه نداشته باشد، چه در زمان بازی فوتبالش و چه در زمان بازیگریاش از معدود افرادی بود که در سکوت به کار خود ادامه داد و بدون حاشیه مشهور شد، البته به طور ناخواسته حواشی گریبان او را گرفت اما او با بازیهای متفاوتی که از خودش به نمایش گذاشت نشان داد علاقهای به این حاشیهها ندارد و دوست دارد مسیر خودش را طی کند.
هرچند که او عقیده دارد هنوز هم جایی برای پیشرفت وجود دارد. اما با تلاش و پشتکار و توجه نکردن به مخالفانش نشان داد که هم اراده، هم علاقه و هم استعداد بازیگری را دارد به طوری که عدهای معتقدند ورود پژمان به دنیای ورزش از اساس اشتباه بوده است و از همان ابتدا باید وارد عرصه فرهنگ میشده، اما خودش معتقد است فوتبال مسیری بوده که سر راهش قرار گرفته و بسیار آن را دوست دارد.
منبع: جنوب نیوز
کلیدواژه: تصمیم گرفت پژمان جمشیدی ویژه برنامه قاسم خانی حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۷۶۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت: کلوپ لج نکرد، صلاح درخشید
به گزارش "ورزش سه"، هرچند شانس قهرمانی لیورپول پیش از این بازی هم بهشدت کم شده بود اما بازی با تاتنهام در آنفیلد، یک روز مهم در دوره کاری سرمربی آلمانی در لیورپول بود؛ روزی که بازیکنان لیورپول باید شخصیت تیم کلوپ را نشان میدادند. این یکی از سه بازی پایانی کلوپ بهعنوان سرمربی لیورپول بود.
در نقطه مقابل تاتنهام با نتایج بسیار ضعیف اخیر خود و سه شکست پیاپی مقابل نیوکاسل، آرسنال و چلسی به این بازی رسیده بود؛ نتایجی که عملا شانس رسیدن تاتنهام به رتبه چهارم را به پایینترین حد ممکن رسانده و حتی رتبه پنجمی این تیم را هم در خطر قرار داده بود.
مهمترین نکته در ترکیب لیورپول این بود که محمد صلاح از ابتدا در کنار لوییس دیاز و کودی گاکپو بازی میکرد. به دنبال جدال لفظی این ستاره مصری با کلوپ پیش از تعویض در بازی قبلی، بسیاری از کارشناسان انتظار داشتند صلاح بار دیگر بیرون از ترکیب بماند اما کلوپ بار دیگر نشان داد که روش مدیریتی او، یک روش کلاسیک و قابل پیشبینی نیست.
از لحظه اعلام ترکیب لیورپول، سئوال اصلی این بود که «آیا صلاح در این بازی به اندازه کافی موثر و درخشان خواهد بود یا نه؟» سوالی که اگر با پاسخ منفی همراه میشد، عملا قدرت و هنر مدیریت کلوپ هم به دنبال از دست رفتن شانس قهرمانی لیگ، زیر سوال میرفت.
کلوپ در خط دفاع تغییری ایجاد نکرده بود اما در خط میانی دو تغییر نسبت به بازی قبلی داشت و از هاروی الیوت و الکسیس مکآلیستر در کنار واتارو اندو استفاده کرده بود.
آنگه پوستکوگلو هم تیمش را با سیستم ۳-۳-۴ به میدان فرستاد؛ پدرو پررو، کریستین رومرو، میکی فاندرفن و بن دیویس در خط دفاع قرار گرفتند.
یس بیسوما، پپه سار و رودریگو بنتانکور سه هافبک میانی تاتنهام بودند و برنن جانسون و دژان کولوسفسکی هم در خط حمله در دو سمت سون هیونگ مین بازی میکردند. به این ترتیب تاتنهام هم چند تغییر در ترکیب داشت تا احتمال تکرار شکستهای سنگین چند بازی اخیر کم شود.
نمایش فاجعهبار تاتنهام در نیمه اول
تاتنهام که در بازی با آرسنال مالکیت بالایی داشت و بهرغم تسلط بر جریان بازی، روی ضربات ایستگاهی غافلگیر میشد، اینبار هم در آنفیلد در همان نیمه اول برنامهاش کنترل جریان بازی براساس حفظ توپ و مالکیت بالای توپ بود، اما در عمل مشخص شد که کلوپ نه تنها مشکلی با این رویکرد پوستکوگلو ندارد، بلکه از این برنامه تاتنهام استفاده میکند، تا در انتقال از دفاع به حمله به این تیم ضربه بزند.
به این ترتیب تاتنهام در نیمه اول این بازی، یکی از ضعیفترین عملکردهای فنی خود در فصل جاری را ثبت کرد.
لیورپول در همان ۱۰ دقیقه ابتدایی بازی با تصمیمات خوب گاکپو و صلاح و الیوت، ۳ ضربه در چهارچوب و یک ضربه به تیر دروازه داشت و در دقیقه ۱۶ هم روی با ضربه صلاح به گل اول رسید. صلاح در ادامه نیمه اول هم موثرترین بازیکن لیورپول در فاز حمله بود و روی گل رابرتسون اثر مستقیم داشت.
درحالی که مالکیت توپ در نیمه اول ۵۶ به ۴۴ درصد به سود تاتنهام بود، آماری شگفتانگیز در پایان این نیمه ثبت شد؛ ۱۴ شوت لیورپول و ۸ ضربه این تیم داخل چهارچوب، مقابل یک شوت تاتنهام، بدون هیچ ضربهای در چهارچوب.
همین آمار نشان میدهد که تاتنهام چقدر در نیمه اول در کنترل حملات و ضدحملات لیورپول، بهرغم داشتن مالکیت نسبتا بالا مشکل داشته و تا چه حد تحت تاثیر لیورپول قرار گرفته است. پس از بازی خبر درگیری چند بازیکن تاتنهام در رختکن بین دو نیمه هم منتشر شد، که نشاندهنده افزایش فشار و تنش درون تیمی در تاتنهام بود.
سمت راست شگفتانگیز لیورپول
هرچند تاتنهام نیمه دوم را با میل هجومی بیشتری آغاز کرد، اما پیش از رسیدن به دقیقه ۶۰، با دو گل گاکپو و الیوت، فاجعه برای تاتنهام کامل شد.
هر دو گل با اصرار به طراحی حملات در فضای اطراف صلاح شکل گرفت؛ درواقع انتقال از دفاع به حمله از سمت راست، اثرگذاری صلاح روی شکلگیری حمله و پاس آخر از این منطقه، برای لیورپول خلق موقعیت میکرد و دو بار دیگر روی همین برنامه لیورپول توسط گاکپو و الیوت به گل رسید تا پس از آن کلوپ با آسودگی شروع به تعویض چند مهره مهم خود کند.
برای تاتنهامیها که در ۳ بازی قبلی به ترتیب ۴، ۳ و ۲ گل از نیوکاسل، آرسنال و چلسی خورده بود، تحمل یک شکست سنگین دیگر فاجعهبار بود اما این اتفاقی بود که در آنفیلد داشت شکل میگرفت.
تلاش ناکام برای بازگشت بزرگ
ریچارلیسون، جیمز مدیسون و سپس جووانی لوسلسو بازیکنان تعویضی بودند که پوستکوگلو در ادامه به جای کولوسفسکی، بنتانکور و سار وارد زمین کرد تا تاتنهام در ۳۰ دقیقه پایانی با هجومیترین شکل ممکن بازی کند.
اتفاقا بازگشت تاتنهام به جریان بازی، غافلگیرکننده هم بود. سون که با آمدن ریچارلیسون به میدان و قرار گرفتن در مرکز خط حمله، به سمت چپ رفته بود، عملا در این پست کارآیی بالاتری نسبت به نیمه اول داشت و طراح چندین حمله موثر تاتنهام بود. گل اول تاتنهام را ریچارلیسون زد و گل دوم را هم سون روی شروع حرکت از سمت چپ زد.
گل دوم تاتنهام در دقیقه ۷۷ زده شد و کلوپ که تیمش در هفتههای گذشته پرنوسان ظاهر شده بود، نگران از دست رفتن برتری ۴ گله بود.
شکل بازی تاتنهام در ۱۰ دقیقه پایانی بازی طوری بود که احتمال بازگشت بزرگ هم وجود داشت، بهخصوص اگر الیسون بکر در موقعیت تک به تک ضربه سون را دفع نمیکرد.
البته لیورپول هم در دقایق پایانی چند فرصت خوب داشت اما همین که در چنین مسابقهای، لیورپول بار دیگر ۲ گل خورد و در خطر از دست رفتن برتری ۴ گله خود قرار گرفت، نشان میدهد که تیم کلوپ در مهمترین مقطع فصل، چقدر دور از ثبات کافی برای یک تیم مدعی قهرمانی است.
اهمیت پیروزی با درخشش صلاح
آمار کلی در پایان بازی، نسبت به نیمه اول کمی تعدیل شد. بهخصوص با رسیدن تاتنهام به آمار ۱۱ شوت و ۳ ضربه داخل چهارچوب.
اما تیم پوستکوگلو ۲۵ شوت به دروازهاش زده شد که ۸ تا از این ضربات داخل چهارچوب بود. این برای تیمی که در رقابت سنگین برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان است، آماری بسیار ضعیف محسوب میشود.
لیورپول با این پیروزی ۷۸ امتیازی شد و با توجه به فاصله ۵ امتیازی با آرسنال صدرنشین و باقی ماندن فقط ۲ مسابقه دیگر، عملا کلوپ شانس بسیار ضعیفی برای قهرمانی در لیگ برتر خواهد داشت.
لیورپول تا همین چند هفته قبل شانس رقم زدن یک فصل تاریخی با کسب ۳ جام را داشت اما نوسان فنی شدید در یک ماه گذشته، هم لیگ اروپا را از لیورپول گرفت، هم جام حذفی فوتبال انگلیس و هم امید به قهرمانی در لیگ برتر.
اما پیروزی مقابل تاتنهام آن هم با یک نمایش هجومی، یک نیاز ضروری برای کلوپ بود؛ برای مردی که در آستانه وداع با سرمربیگری لیورپول، با یکی از مهمترین ستارگان تیمش یعنی صلاح جلوی دوربینهای تلویزیونی درگیر چالش شده بود و نیاز داشت با درخشش صلاح تاتنهام را شکست دهد تا وجهه فنی و شخصیتی خودش و تیمش را پس از حدود ۹ سال کار نسبتا موفق در لیورپول بازسازی کند.
تاتنهام هم البته همچنان به شکستهای سنگین خود ادامه میدهد و خوششانس است که تیمهایی مثل منچستریونایتد و نیوکاسل به دلیل بیثباتی نتوانستهاند به رتبه پنجم برسند.