یک دشمنی، پژمان جمشیدی را ستاره سینما و تلویزیون کرد!
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۹۰۶۲۸
رویداد۲۴ یش از شروع فصل ۸۹-۸۸ لیگ برتر جایی که حسین قاسمی ندای عجیبوغریب آوردن «ژان تیگانا»، کاپیتان سابق تیم ملی فرانسه، به مشهد را سر داد، کنارش به یک بمب دیگر هم فکر کرد؛ پژمان جمشیدی، ستاره سالهای قبل پرسپولیس. جمشیدی را همه در زمین تمرین جهاد کشاورزی مشهد دیدند، درحالیکه با لباس شخصی کنار زمین ایستاده و منتظر مشخصشدن سرمربی تیم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پژمان جمشیدی همانموقع میگفت بازیکردن در تیمهای ریشهدار را دوست دارد و حالا پس از پاس و پرسپولیس و فولاد و سایپا، دوست دارد حضور در تیمی مثل ابومسلم را تجربه کند. قرارداد او منعقد شد و مدافع محبوب پرسپولیسیها در مشهد ماندگار شد؛ غافل از اینکه کسانی که بهجای تیگانا و استویچکوف روی نیمکت تیم مشهدی خواهند نشست، رابطه خوبی با او نخواهند داشت و روزهای پایان فوتبالش را ترسیم خواهند کرد.
جمشیدی زیاد اهل حاشیه نبود و سرش به کار خودش بود. او پذیرفته بود که سعید خانی کاپیتان ابومسلم است و پشت سرش رضا ناصحی و مجتبی سرآسیایی ایستادهاند.
برای همین فقط تمرین میکرد تا در ترکیب قرار گیرد. اما با آمدن پرویز مظلومی، همانطور که خودش هم پیشبینی کرده بود که با رویکارآمدن یک مربی استقلالی، جایی برای او نیست، کمکم راه ترک تیم را در پیش گرفت. جمشیدی در دوران حضور مظلومی حق حضور در تمرینات را نداشت و تنهایی در بوستان ملت مشهد برای خودش میدوید .
جمشیدی بالاخره دلش طاقت نیاورد و در بهمنماه ۸۸ نامهای در خداحافظی با ابومسلم و هواداران دوستداشتنیاش نوشت و عنوان کرد: امیدوار بودم ماه روزی از پشت ابر بیرون بیاید، غافل از اینکه قرص ماه همیشه بیرون بوده، اما کسی نبوده که سرش را بالا کند و ببیند.او در نامه خداحافظیاش هم شمههایی از علاقهاش به هنر را به رخ کشید و درباره این گفت که دوست داشته در کنار قبر فردوسی و اخوان ثالث زندگی کند و مسیری را که به دنبالش بوده است، در مشهد پیدا کند.
جمشیدی در پایان سال ۸۸ باروبندیلش را بست و از مشهد رفت و چند ماه بعد از رفتنش از مشهد، او برای یک قسمت در سریال «ساختمان پزشکان» در نقش خودش حاضر شد و برای درمان افسردگی ناشی از بازینکردنش به مطب دکتر نیما افشار مراجعه کرد؛ چیزی که استعاره جالبی بود از شکل رفتنش از ابومسلم و بیکارشدنش از فوتبال! او در همان یک قسمت نقش کسی را بازی میکرد که دوست نداشت شناخته شود، دقیقا مثل ایامی که در مشهد با سؤالات بیشمار مردمی روبهرو بود که میپرسیدند «چرا بازی نمیکنی؟»
همان سال او به عنوان سردسته تیمی متشکل از هنرمندان سینما مثل رضا یزدانی، کامبیز دیرباز، سام درخشانی و پژمان بازغی به مشهد آمد و در یک دیدار خیریه مقابل تیم علموادب مشهد در سالن بهشتی بازی کرد. او در آن بازی بیش از ستارگان سینمایی تشویق شد، چون هواداران مشکی معتقد بودند جمشیدی میتوانست مانع از سقوط ابومسلمی شود که آن زمان در دعوای مالکیتی برای حضور در لیگ دسته اول بود!
جمشیدی سپس درست سالی که خداداد عزیزی رئیس سازمان فوتبال و محمدرضا مهاجری سرمربی تیم سیاهجامگان بودند تا این تیم را از لیگ دسته دوم به دستهاول برسانند، در تمرینات این تیم حاضر شد؛ اما مهاجری اجازه نداد او با تیمش تمرین کند. استدلال مهاجری و عزیزی این بود که جمشیدی بهعنوان یک ستاره شاید بالانس تیمیاش را در حضور بازیکنان تازهکار و بومی بههم بزند و درحالیکه جمشیدی یک جلسه به تمرینات این تیم رفت، اما با آنها تمرین نکرد و به تهران برگشت تا چالش دیگری تجربه کند.
بیشتر بخوانید:پژمان جمشیدی؛ ستارهای که در فوتبال خاموش شد و در سینما درخشید
او آنسال از برخی رفقای مشهدیاش دلخور شد که نگذاشتند در سیاهجامگان حضور داشته باشد، اما شاید نمیدانست مسیر روشن دیگری غیر از فوتبال در انتظارش است؛ مسیری که هنوز هم روی آن درحال قدمزدن است و شاید دعای خیرش را به جان فوتبال مشهد میکند.
بمبی که بالاخره ترکید
او به تهران رفت و مدتی خبری از او نبود تا اینکه خبر حضور او در یک سریال تلویزیونی به گوش رسید و منتشر شد؛ این بار سریال زندگی خودش. جمشیدی از زمان حضورش در پرسپولیس رابطه خوبی با هنرمندان داشت. مربع بازغی، جمشیدی، درخشانی و دیرباز بارها در مصاحبههای مختلف کنار هم حاضر شدند و حالا همه میدانستند که اینها رفقای نابی در کنار هم هستند. در این سریال هم ۲ ضلع این مربع کنار هم قرار گرفتند و سریال جذابی به نام «پژمان» روی آنتن رفت؛ جایی که محبوبیت جمشیدی دوچندان شد و خیلی از فوتبالیستها گفتند که او در بازیگری، استعداد بیشتری تا فوتبال دارد!پژمان به تنهایی بار کمدی و جذابیت این سریال را به دوش کشید تا خیلیها حتی یادشان برود کسی که روی قاب جادویی میبینند، یک فوتبالیست بتمامعیار و ملی پوشی است که در یکی از مهمترین نسلهای تاریخ عضو تیم ملی بوده است.
البته با اتفاقی که این شبها با «زیرخاکی» در حال رقمخوردن است حتی برای خود پژمان هم خیلی مهم نیست که دوره فوتبالش خیلی مورد توجه نباشد.هرچه که هست او پولسازترین بازیگر فعلی ماست!
منبع: ورزش سه لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبطمنبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 پژمان جمشیدی سریال زیرخاکی پژمان جمشیدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۹۰۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلویزیون بیخیال گربههای عیاری شد؟ بازگشت «۸۷ متر»
سال گذشته مهدی نقویان، رئیس سیمافیلم عنوان کرده بود که مجموعه تلویزیونی «۸۷ متر» قرار است از طریق یکی از پلتفرمها پخش شود، اما مخاطبان در این خصوص هیچ خبری دریافت نکردند تا اینکه کارگردان سریال خودش چندروز پیش، دست به کار شد و خبر داد که این مجموعه بعد از مدتها بلاتکلیفی بالاخره بختش باز میشود و روی آنتن میرود.
به گزارش فرهیختگان، اما بحث تنها بر سر پخش یا عدم پخش سریال ۸۷ متر نیست. قضیه اینجاست که سانسور و حتی توقیف مجموعههای تلویزیونی از گذشته تاکنون ادامه داشته و در دوره مدیریت جدید براساس قولها و شنیدهها نوع دیگری از مواجهه با سازندگان، هنرمندان و سلبریتیها در دستورکار قرار گرفته بود که فاصله و شکاف پیشتر موجود میان برنامهسازان و مدیران رسانه ملی را عمیقتر جلوه میدهد.
پیمان جبلی از ابتدای حضورش در سازمان بهعنوان رئیس این رسانه ملی همواره بر استفاده از تمام امکانات سختافزاری و نرمافزاری برای جلب نظر مخاطب تاکید کرده بود. سابقه این رویکرد را میتوان در اظهارنظرهایش مورد بررسی و مداقه قرار داد و در این زمینه به راستیآزمایی قول و فاصله آن تا عمل دست زد.
از شروع دوره جدید مدیریت وی و همینطور دیگر مسئولان تلویزیون درمییابیم که این تمام ماجرا نیست و مدیران سازمان بارها با نگاهی نهچندان مثبت به مقوله حضور سلبریتیها واکنش نشان دادهاند. وقتی نسیم تغییر ساختمان شیشهای صداوسیما در جام جم را دربرگرفت، این گمان میرفت که براساس تصمیمات جدید دیگر نگاه مثبتی درخصوص سلبریتیها و مدل حضورشان در سازمان وجود نداشته باشد.
وحید جلیلی، قائممقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فرهنگی از ابتدای حضورش در این جایگاه نگاه ویژهای به حضور افراد معروف در رسانه ملی نداشت و بیواهمه نگاه منفی خود در این رابطه را به سمع و نظر مخاطبان صداوسیما میرساند.
او در گفتوگو با ماهنامه سوره بیان کرده بود: «طوری حرف میزنند که یک جریان رسانهای متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب داشتیم و یکباره افول کرد! دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که شما گفتید به ما اجازه دهید از آرمانها کوتاه بیاییم و خط سبزی اداره نکنیم، تا میتوانیم به سلبریتیها میدان بدهیم که اینها برای ما مخاطب بیاورند تا نظام قوی شود. بعد از ۲۰ سال چه شد؟ هم مخاطب بهشدت ریزش و افت کرد، هم سر بزنگاهها کسانی که برکشیدید، از جبهه دشمن سر برآوردند.»
حتی دیگر مدیران صداوسیما نیز کموبیش چنین دیدگاهی داشتند و مدام درخصوص حذف هرگونه سلبریتیمحوری، مجریمحوری و تهیهکنندهمحوری که غیرمنطبق با سیاستهای رسانه ملی بوده،تاکید میکردند و بهجای آن حرف از مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهرهها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیبهای گذشته میزدند و این مهم را در دستور کار خویش و مجموعه زیردستشان قرار میدادند.
آنها اینطور به مردم القا میکردند که دوره بدون میدان دادن بیبرنامه به سلبریتیها گذشته است و روال سابق در همکاری با افراد بهاصطلاح مشهور با تغییراتی جدی مواجه میشود. دیری نپایید که نگاه بهظاهر تغییرناپذیر مدیران سازمان در برخورد با مساله مهم مواجهه با سلبریتیها رنگ باخت و ریزش مخاطب رسانه ملی آنها را به این فکر انداخت که با تمام توان از همه ظرفیتهای موجود برای بازگشت چهرهها و هنرمندان مغضوب رسانه، به صداوسیما استفاده کنند تا آب رفته به جوی بازگردد و قاطبه مردم به تماشای دوباره برنامههای تلویزیون رضایت دهند.
در همین راستا علی فروغی، مدیر شبکه سه سیما در نشست تبیینی رسانه و سلبریتیها که در آذرماه سال ۱۴۰۲ در بیرجند برگزار شد عنوان کرد که از حضور سلبریتیهای متعهد به انقلاب استقبال میکنیم و چهرههای هنجارشکن فتنه ۱۴۰۱ به شرط پشیمانی میتوانند به رسانه ملی بازگردند. قاطبه هنرمندان و چهرههای محبوب مردمی علاقهمند نظام و انقلاب هستند و حاضرند با رسانه ملی کار کنند و ما هم از حضور این چهرهها در برنامههای مختلف صدا و سیما استقبال میکنیم.
ممکن است با برخی سلبریتیها اختلاف سلیقه داشته باشیم، اما دشمن ما نیستند و آغوش صداوسیما برای تمام هنرمندانی که میخواهند برای مردم و نظام کار کنند باز است و ممنوعیتی وجود ندارد. حتی ریاست سازمان هم پس از فعل و انفعالات صورت گرفته و با لحاظ کردن نگاه منفی مخاطبان به فقدان حضور چهرههای معروف و حتی محبوب در رسانه ملی در حاشیه اختتامیه جشنواره تلویزیونی مستند در آذرماه ۱۴۰۲ بهشکل تلویحی حرفهای گذشته خود و مدیرانش را پس گرفت و در رابطه با بازگشت مجدد سلبریتیها به جام جم افزود: «اگر در چند جمله بخواهم بگویم، چهرهها باید در خدمت مردم، کشور، ارزشها، اعتقادات و فرهنگ اصیل ایرانی باشند. ما دست همه چهرههایی را که در این زمینه حاضر هستند با رسانه ملی همکاری کنند به گرمی میفشاریم. درهای صداوسیما همیشه به روی آنها باز است و امیدواریم چهرهها هم در را به روی خود نبندند و از ظرفیت رسانه ملی بهخوبی استفاده کنند.»
اکنون که مدیران سازمان صداوسیما عزم خود را برای به دست آوردن دل مخاطبان جزم کردهاند یا اینطور وانمود میکنند، بد نیست به چند مورد از تغییر مواضع آنها در برخورد با سلبریتیها و هنرمندان شناختهشده نگاهی بیندازیم و بهطور مصداقی با روند دگرگونیها و قبول واقعیتهای برنامهسازی توسط مسئولان مرتبط همراه شویم.
عیاری و دردسری به اسم گربهکیانوش عیاری در بخشی از برنامه استودیو هشت شبکه رادیویی نمایش اعلام کرد که سریال تلویزیونی ۸۷ متر از شبکه یک سیما روی آنتن خواهد رفت؛ ولی سابقه اخبار مربوط به پخش یا عدم پخش این سریال را باید در گذشته جستوجو کرد. این سریال سال ۱۳۹۵ استارت خورد و پس از وقفههای مختلف و گاه و بیگاه در راه تولید، کار تصویربرداری مجموعه در زمستان سال ۱۳۹۹ پایان یافت و برای پخش از صداوسیما در اختیار این سازمان قرار گرفت. درحالیکه مخاطبان با خاطره خوشی که از تماشای مجموعه «روزگارقریب» نصیبشان شده بود انتظار پخش ۸۷ متر را میکشیدند به یکباره خبر رسید که این سریال نهتنها در مرداد سال ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه یک نخواهد رفت، بلکه احتمال واگذار شدن این سریال به پلتفرمها نیز وجود دارد.
اما این تمام ماجرا نبود و عیاری یکی از دلایل عدم پخش اثرش از سوی تلویزیون را حضور گربهها در صحنههای داخلی و خارجی سریال عنوان کرد که این مساله با واکنش صداوسیما مواجه شد. پس از این اظهارات بود که شبکه یک سیما در جواب به کارگردان ۸۷ متر عنوان کرد: «برخلاف ادعای آقای عیاری، سابقه پخش سریالهای مختلف از تلویزیون حاکی از آن است که نشان دادن برخی حیوانات مانند گربه و پرندگان در آثار نمایشی محل اشکال و حذف نیست، بلکه نمایش تصاویر مکرر، غیرضروری و نابجا در صحنههایی از سریال برای نشان دادن رفتوآمد حیوانات در محیط خانه از سوی بازبین تذکر داده شده و تصاویری مانند غذا دادن به گربه در سریال از سوی بازبین ایراد گرفته نشده وصرفا تصاویر مکرر، محل اشکال بوده است.»
حال اینطور بهنظر میرسد که گویا مشکل پخش سریال ۸۷ متر به دلیل آنچه مدیران تلویزیون نمایش تصاویر مکرر و غیرضروری گربه بیان میکردند، پایان یافته و این مجموعه پخش خواهد شد.
برپایی دوباره مهمونی ایرج طهماسب در خانه میزبانایرج طهماسب، برنامهساز محبوب و پرخاطره تلویزیون از سالها قبل «کلاه قرمزی» را برای این سازمان تولید میکرد و با بازخورد بسیار مثبتی هم از طرف مخاطب روبهرو شده بود اما ماه عسل طولانی طهماسب و صداوسیما در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید و وی به تنهایی راه پر از سنگلاخ برنامهسازی برای طیف وسیع مخاطبانش از کودک تا بزرگسال را به مدد پلتفرمها در پیش گرفت و برای چند سال صداوسیما را در این مسیر تنها گذاشت. اما مدیران جدید پس از کشوقوسهای فراوان توانستند با طهماسب برای حضور دوباره در جام جم به توافق برسند و بهار روابط خودشان با این هنرمند پیشکسوت را برای بار دیگر آغاز کنند.
فرزاد حسنی و حضور مجدد در قاب تلویزیونمحسن برمهانی، معاون سیما در مصاحبهای که در آذرماه سال ۱۴۰۲ درباره حضور دوباره برندها در تلویزیون ترتیب داد، اعلام کرد تمام برندهایی که در سازمان صداوسیما در این سالها موفقیت کسب کردند، جزء سرمایههای صداوسیما هستند و سازمان هم از هیچ برندی صرفنظر نمیکند و در حال مذاکره با همه آنهاست. یکی از این برندها یا همان چهرهها فرزاد حسنی بود که معاونت سازمان با صراحت از حضور دوباره او در قاب تلویزیون خبر داد. حسنی در نوروز ۱۴۰۳ اجرای برنامه «ای نسیم سحری عید شد» را در شبکه نسیم به عهده گرفت و توانست نگاه مثبت منتقدان و مردم را نسبت به اجرای خود بهخوبی جلب کند و دل مدیران تلویزیون را نیز به دست بیاورد.
نمونهها به اینجا ختم نمیشود و میتوان این تغییر رویه در مدل برنامهسازیهای صداوسیما را بهصورت مشهود مشاهده کرد. رسانه، تنها امکانی برای انتقال پیام به دیگری نیست و بهقدری فضای فراگیری را در اختیار دستاندرکارانش قرار میدهد که اگر نتوانند از آن بهدرستی استفاده کنند، تعامل میان خود و مخاطبانشان را از دست میدهند و وقتی کار از کار بگذرد هیچ نوشدارویی برای بازگشت مخاطب نمیتواند اعتماد از بین رفته را ترمیم کند و بافتهای آسیبدیده را جوش بزند. به هر روی، اقدام مدیران سازمان در تغییر دیدگاه نسبت به استفاده از ظرفیت سلبریتیها و افراد معروف را باید به فال نیک گرفت و آنها را به تداوم این رویکرد تشویق کرد تا رسانه ملی با آسودگی خاطر بیشتری به کار تولید برنامه برای مردم بپردازد و از حواشی دستوپاگیر خلاص شود.